جدول جو
جدول جو

معنی تلاطم کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تلاطم کردن
(اُ زَ دَ)
برهم خوردن. شوریدگی کردن. آشوب کردن. شورش کردن:
محیط تشنه لبیها چنان تلاطم کرد
که کشتی دل ما را به آن کنار انداخت.
تنها (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هم بریدن یکدیگر را قطع کردن برخورد کردن، قطع کردن دو خط یکدیگر را در یک نقطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاوت کردن
تصویر تلاوت کردن
خواندن قرائت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاقی کردن
تصویر تلاقی کردن
دیدار کردن فراهم رسیدن هم را دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
جبران کردن تدارک کردن، عوض دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملازم کردن
تصویر ملازم کردن
همواره همراه و ندیم کسی کردن شخصی را: (چون مجلس باخر رسید و مستان عزم شبستان کردند سلطان از زبان خود کسی را ملازم قیصر کرد و جهت احتیاط را فرمود که با او رسوم چرب زبانی و آداب نیکو محضری ممهد دارند) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 27)، همیشه در جایی مقیم ساختن، نوکر کسی کردن، مواظب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
طوفانی کردن، متموج کردن، پرموج کردن، مواج کردن، آشفته کردن، مغشوش کردن، ناآرام کردن، بحرانی کردن، آشوبناک کردن، به آشوب کشاندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
Clash
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
Reciprocate, Retaliate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
Mellow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
adoucir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
s'entrechoquer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
отвечать взаимностью , мстить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
verzachten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
suavizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
suavizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
corresponder, vengar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
ricambiare, vendicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
scontrarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
mildern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
colidir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
retribuir, vingar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
erwidern, sich rächen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
回报 , 报复
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
пом'якшувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
zderzyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
odwzajemniać, mścić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
смягчать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
столкнуться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
відповідати взаємністю , мстити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملایم کردن
تصویر ملایم کردن
złagodzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
kollidieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصادم کردن
تصویر تصادم کردن
зіткнутися
دیکشنری فارسی به اوکراینی